خرید شارژ ایرانسل
خرید شارژ ایرانسل
خرید شارژ ایرانسل
و امروز آنقدر شفافیم
که قاتلان درونمان پیداست
و دریای شهرمان
آنقدر خستهست
که عنکبوت
بر موجهایش تار میبندد
کاش کسی این مارها را
عصا کند
و کاش آنکه استخوانهایم را میجَوید
شعرهایم را از بر نبود
زنبورها را مجبور کردهایم
از گلهای سمّی
عسل بیاورند
و گنجشکی که سالها بر سیم برق نشسته
از شاخهی درخت میترسد
با من بگو
چگونه بخندم
وقتی که دور لبهایم را مینگذاری کردهاند
*
ما
کاشفان کوچههای بنبستیم
حرفهای خستهای داریم
این بار
پیامبری بفرست
که تنها گوش کند
:: بازدید از این مطلب : 261
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1